اسکندر رحمانی در جامعه امروز ما بخصوص آنهایی که اهل سیاست و سیاست کاری و سیاستبازی هستند، از نظری به سه دسته یا گروه تقسیم میشوند: ۱-گروه سفید: گروهی که طرفدار یک اعتقاد و سلیقهای و اندیشهای خاصی می باشند. ۲-گروه سیاه: که مخالف گروه سفید میباشند و مقابل آنها هستند. ۳-گروه خاکستری: که بینابین […]
اسکندر رحمانی
در جامعه امروز ما بخصوص آنهایی که اهل سیاست و سیاست کاری و سیاستبازی هستند، از نظری به سه دسته یا گروه تقسیم میشوند:
۱-گروه سفید: گروهی که طرفدار یک اعتقاد و سلیقهای و اندیشهای خاصی می باشند.
۲-گروه سیاه: که مخالف گروه سفید میباشند و مقابل آنها هستند.
۳-گروه خاکستری: که بینابین گروه سفید و سیاه میباشند.
گروهای سفید و سیاهکار که رفتار و کردار آنها کاملاً دیده میشوند و مردم آنها را میشناسند.
خائنان خاکستری؟
که خود را نه سیاه و نه سفید میدانند اما گاهی سیاه و گاهی سفید میباشند و به نحوی کار میکنند که رفتار و کردار آنها دیده نمیشوند.
سفیدها و سیاه میکنند تا آنها را جذب نمایند.
خائنان خاکستری؟
هیچ اعتقادی به سیاهوسفید ندارند.
فقط دنبال منافع شخصی و فردی خویش هستند؛ کار به اندیشه و اعتقاد ندارند!
خصوصیات آنها:
و اما داستان:
کله پاچهی صبح شب رأی گیری را اکثر مردم گچساران میدانند!
یکی از همین خائنان خاکستری در شب انتخابات تا ساعت چهار صبح که نتیجه رأی مردم توسط اعضای صندوق اعلام و منتخب آنها کم کم مشخص میشد ایشان در منزل یکی از کاندیدا بود که رأی آن کمی جلوتر از سایر رقبا بود. ایشان از شوق و خوشحالی تمام، اعلام میکند که به سلامتی این پیروزی من میروم برای صبحانه کله پاچه میخرم؛ و میآورم؛ رفت و کله پاچه زیادی هم میخرد در راه که به طرف خانه آن کاندید میرفت متوجه میشود که در زمانی که او در کله پاچه فروشی بوده آرا تغییر کرده و فرد دیگری پیروز انتخابات شده… او درهمان لحظه شروع میکند به بوق زدن و شادی کردن و میرود خانه آن و کله پاچه را با دیگ آن کاندیدایی که او ابتدا فکر کرده بود که پیروز انتخابات است تحویل این گروه داد و طوری وانمود کرد که گویا یکی از لیدرهای اصلی آنها بوده، آن گروه کله پاچه را در دیگ کاندیدای رقیب نوش جان کردند!!!
چقدر این داستان وچفیه بستن به گردن کاندیدای دیگری شبیه به هم هستند؟
مردم آینده را دوست دارند؛ چون میدانند بقیه عمر خود را باید در آن بگذرانند؛ هرگز فرمان آن را به دست راننده نابلد و ناشی نخواهند سپرد؛ چون اگر چنین شود بدون غیبگویی سقوط در دره حتمی و قطعی است؟
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت برای پایگاه خبری "امید ملت" محفوظ است.
طراحی سایت : راستچین